فضا در معماری نئوکلاسیک اولین چیزی است که یک طراح با آن سروکار دارد و ضروری ترین عنصر در طراحی داخلی است. ما نه تنها از میان فضا حرکت می کنیم، فورمها را میبینیم، آواها را می شنویم، یک نسیم ملایم و گرمای آفتاب را احساس می کنیم، بلکه از میان آن رایحه گل های به غنچه نشسته را نیز میبوییم. این بدان معناست که فضا مالک ویژگیهای حسی و زیبایی شناسانه عناصری است که در میدان خود داراست.طراحی زیبای ویلا به سبک نیوکلاسیک
فضا یک عنصر مادی مانند سنگ و چوب نیست، فضا از نظر ذات بی شکل است و بخار در آن پراکنده میشود. فضای لایتناهی بی کرانه است. هرگاه عنصری در میدان فضا قرار گیرد، از همانجا یک رابطه دیداری زاده میشود یعنی یک موجود مانند انسان می تواند آن عنصر را ببیند. با پاگذاری عناصر دیگر به میدان فضا، روابطی بین فضا و عناصر و همچنین روابطی بین عناصر حاصل می آید. بنابراین فضا با درک این روابط زاده میشود.عناصر هندسی مانند نقطه، سطح و حجم می توانند بگونه ای چیده شوند که فضا را مفصل بندی کنند و آن را توضیح دهند. در معماری این عناصر پایه ای تبدیل به ستونها و تیرهای خطی،دیوارها و کف ها و بامهای سطحی می شوند.
• یک ستون یک نقطه را در فضا علامت گذاری می کند و آن را در سه بعد قابل رویت می کند.
• دو ستون نه تنها تیر را بر دوش خود می گذارند بلکه لبههای یک سطح سو گذران را ترسیم می کنند.
• یک دیوار، یک سطح غیرسو گذران است که تکه ای از فضای بی شکل را علامت گذاری می کند و اینجا را از آنجا جدا می کند.
• یک کف، میدانی از فضا را توضیح میدهد که دارای مرزبندی منطقه ای است.
• یک بام، یک پناه را برای حجمی از فضای زیر خود حاصل می آورد.
دیوارهای بیرونی یک ساختمان تشکیل یک فصل مشترک بین محیط بیرونی و محیط درونی را میدهد، در توضیح فضای درونی و بیرونی باید گفت که دیوارها تعیین کننده ویژگی هر کدام از فضاها هستند. دیوارها می توانند ضخیم و سنگین باشند و تفاضل کاملی را بین محیط کنترل شده داخل و فضای بیرونی حاصل آورند. دیوارها می توانند نازک و یا حتی سوگذران باشند و بیرون و درون را نشان دهند.
می درها و پنجرهها، گشودگیهایی هستند که در دیوارهای بیرونی ساختمان نفوذ می کنند و مابین فضای بیرونی و درونی، انتقال فضایی را امکان پذیر کنند. مقیاس، ویژگی و ترکیب آنها حکایت از طبیعت فضاهای داخلی نهفته در پشت آنها دارد. فضاهای انتقالی خاص که متعلق به دنیای بیرونی و دنیای درونی است، بدان جهت مورد استفاده قرار می گیرد تا بین دو محیط یعنی درونی و بیرونی میانجی گری و پادرمیانی کند. یک مثال آشنای آن در معماری مسکونی «ایوان» است. به علت گوناگونی فرهنگی و آب و هوایی در هر منطقه نوعی از آن مورد استفاده است مانند هشتی، دالان و رواق. (در غرب Porch، Veranda و Lanai)
با ورود به ساختمان، احساس ما، حصار و سرپناه را تشخیص می دهد. این درک به لحاظ کف، دیوارها و سطوح سقف فضای داخلی است. اینها عناصری از معماری هستند که حدود فیزیکی فضاها و اطاقها را توضیح میدهند. آنها فضا را احاطه کنند، مرزهای آن را مفصل بندی میکنند و آن را از فضاهای جانبی درونی و بیرونی جدا می کنند. می کنند.
کفها، دیوارها و سقفها، کاری بیش از علامت گذاری یک کمیت از فضا را انجام میدهند. فورم، شکل و الگوی گشودگی های در و پنجره نیز فضای توصیف شده را با کیفیتهای خاصی از معماری و ویژگی فضایی می زیبند. ما از واژه گانی مانند هال بزرگ، بالاخانه، اطاق آفتابی و آلاچیق نه بدین منظور استفاده می کنیم تا بزرگی یا کوچکی یک فضا را توصیف کنیم بلکه هدف آن است که مقیاس و نسبت، کیفیت نور، طبیعت سطوح محصورکننده و چگونگی ارتباط آنها با فضاهای جانبی را بیان کنیم.طراحی زیبای ویلا به سبک نیوکلاسیک
طراحی داخلی لزوماً فراتر از توضیح معمارانه فضا پیش می رود. در طراحی، دکوراسیون اثاثیه و غنی سازی فضا، طراح داخلی باید از ویژگی معماری و همچنین پتانسیل اصلاحات و بهبود فوق العاده آگاه باشد. بنابراین، طراحی فضاهای داخلی نیازمند این درک و فهم است که فضاها چگونه به واسطه سیستمهای ساختمان، سازه و حصار شکل می گیرند. با این درک و فهم است که طراح داخلی میتواند انتخاب کند که با چه کار کند، ادامه دهد یا یک نقطه تقابل بر کیفیات ضروری یک فضای معماری گذارد.طراحی زیبای ویلا به سبک نیوکلاسیک
سیستم ارسال دیدگاه توسط CComment